پسر کوچولوی مامان و بابا

    برای خواندن ادامه مطلب را کلیک کنید                                 ...

      برای خواندن ادامه مطلب را کلیک کنید                         ...

      برای خواندن ادامه مطلب را کلیک کنید             هورااااااااااااااااااااااااااااااااااا بالاخره بعد از کلی تلاش موفق شدم    ...

    برای خواندن ادامه مطلب را کلیک کنید                                         ...

  دکتر شاهین نریمان فرشته ی روی زمین            برای خواندن ادامه مطلب را کلیک کنید   فصل تابستان که گرما بخش طبیعت و دلهای انسان ها ست رو به پایان بود     که خالق بی همتا لطف خود را شامل حال خانواده ما کرد و فرنام کوچولو را به ما عطا نمود. هرچند ورود این کوچولوی نازنین با شادی و خوشی همراه بود ولی مشکلات زیاد پزشکی به دلیل زود به دنیا آمدن او این شادی را با ترس و نگرانی همراه کرد. همانگونه که خداوند انسان ها را خلق کرده و بنا به تقدیر به این دنیا رهسپار می سازد, نگهداری و بقای آنها را نیز خود ...

    برای خواندن ادامه مطلب را کلیک کنید عزیز دلم پسر خوشگل مامان و بابا تولدت مبارکککککککک عسل مامان این یک سال برای من و بابا هم خیلی شیرین بود و هم پر از استرس ولی خدا رو شکر که گل پسر خوشگل و ناز ما یک ساله شد  همه ی ما تو این رو خوشال هستیم . عزیز دلم تولد اولین سال زندگیت با من و بابا و فراز و فرناز برگذار شد ولی کلی بهمون خوش گذشت  وای که چقدر از بادکنک ها خوشت اومده بود چقدر از اینکه خونه رو برات تزئین کرده بودیم خوشحال بودی و ذوق می کردی  عزیزم انشالله که این روز قشنگ رو سالیان سال با سلامتی و خوشی و شادی جشن بگیری    همش دلت می خواست که بری سراغ کیک و چنگ بزنی م...

    برای خواندن ادامه مطلب را کلیک کنید         پسر گل مامان الان هشت ماهه شدی و هوراااااااااااااااااااا اولین دندانت درآمد  یه کم نگران شده بودم       چون لثه هات خیلی ورم داشت و اذیتت می کرد ولی خبری از دندانت نبود       اما امروز دیدم وایییییییییییی یه مروارید کوچولو سفید در آمده        چقدر ذوق کردم فوری به بابا که رفته بود سر کار تلفن کردم و خبر خوش و بهش دادم چقدر بابا خوشحال شد و عصر که آمد خانه یه جعبه بزرگ شیرینی خرید به مناسبت اولین دندان گل پسرش   &nb...

    برای خواندن ادامه مطلب را کلیک کنید   خوب پسر خوشگل مامان داره کم کم بزرگ می شه و شکل می گیره دیگه خنده هات خیلی قشنگ شده       خیلی بچه ی خوب و آرومی         هستی اصلا مامان و بابا رو اذیت نمی کنی  شب ها ساعت ۸ می خوابی تا صبح ساعت ۶ من هم وقتی خواب هستی بهت توی خواب شیر می دم خودت همیشه بازی می کنی و سر خودت رو گرم می کنی                                می دونی تو بهم ...

گل مامان و بابا بالاخره روز ۱۷ مهر ماه ۱۳۸۸ به لطف خدای مهربان و با کمک دکتر نریمان از بیمارستان مرخص شدی با وزن ۱۴۰۰ و قد ۴۱ با دور سر ۲۹. پسرم به خانه  پر از عشق ما خوش آمدی          وای اینقدر کوچولو بودی که به سختی برات لباس پیدا کردیم من هم تند تند برات لباس کوچولو می بافتم   فراز و فرناز       چقدر خوشحال بودن که بالاخره برادر کوچولوشون به سلامتی داره می یاد خونه و دیگه همیشه کنارشون هستی            ...