فرنامفرنام، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

پسر کوچولوی مامان و بابا

دو ماهگی گل پسر

1390/4/17 17:58
نویسنده : الهام
545 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

برای خواندن ادامه مطلب را کلیک کنید

گل پسرم فرنام جان توی این مدت که دوماهه شدی خیلی به ما سخت گذشت هم اینکه تو عزیز دلم خیلی کوچولو بودی و با وزن کمی که داشتی می ترسیدم که خدایی نکرده بیمار شوی     شب تا صبح نمی توانستم بخوابم که نکنه تو عزیز دلم بیدار بشی و من صدای قشنگتو نشنوم برای همین هم شب ها گلم روی سینه مامان می خوابید و من نیمه نشسته می خوابیدم تا اگه تو گل مادر بیدار بشوی و شیر بخواهی من هم زود بیدار شم گوشتو بیار پیش خودمان بماند  که خیلی وقت ها بابا هم می خواست شما روی سینه او بخوابی ولی من می ترسیدم که نکنه تو بیدار بشی و بابا بیدار نشه .

 

باز هم درایت و کاردانی دکتر نریمان به دادمان رسید و به ما گفتند که بچه هایی که با وزن کم و زودتر از موعد به دنیا می آیند باید به دکتر چشم پزشک مراجعه کنند که بعد از معاینه تو گلم معلوم شد که باید چشمت رو عمل کنی فرنامم اگه بدونی چی به من و بابا گذشت و چقدر گریه کردم    که عزیز دلم با وزن ۲ کیلو باید بره توی اتاق عمل خدا یا پس کی این روزهای سخت تمام می شه     .

عزیزم عمل تو ۳ ساعت طول کشید و دیگه برات نمی گم که من و بابا پشت در اتاق عمل چه حالی داشتیم و چه با ما گذشت بعد از اینکه عمل تمام شد یک روز در بیمارستان عرفان بستری شدی و باز برگشتی به خونه خودت اما باز من و بابا دلمون آروم نشد و تو رو بردیم هلند برای اینکه مطمئن بشیم که همه چی رو به راه هست . خدا رو شکر اونجا هم آقای دکتر کرکف تو رو معاینه کرد و گفت خدا رو شکر خطر رفع شده و باید تحت نظر باشی باز هم اینجاست که من و بابا گفتیم خدایا شکرت

دکتر نریمان ممنون اگه شما متوجه نشده بودید ممکن بود فرنام بینایی خودشو از دست بده  

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)